ما منتظريم ماه كامل بشود/جليل صفر بيگي
نوشته شده توسط : زينب خانوم

*هم چاه سر راه تو باید بکنیم
هم اینکه از انتظار تو دم بزنیم

این نامه ی چندم است که می خوانی
داریم رکورد کوفه را می شکنیم

 

*هر چند که خسته ایم از این حال نیا!
شرمنده! اگر ندارد اشکال نیا!

ما خط تمام نامه هامان کوفی است
آقای گلم زبان من لال نیا!

 

*هر چند که بیمار تو هستیم همه
دیوانه ی دیدار تو هستیم همه

بین خودمان بماند آقا عمری است
انگار طلب کار تو هستیم همه

 

*هر روز به ما اگر که سر هم بزنی
بر ریشه ی خواب ما تبر هم بزنی

آقا تو که خوب می شناسی ما را
زنگ در خانه را اگر هم بزنی...

 

 

 





:: بازدید از این مطلب : 5265
|
امتیاز مطلب : 235
|
تعداد امتیازدهندگان : 67
|
مجموع امتیاز : 67
تاریخ انتشار : دو شنبه 23 / 11 / 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/commenting/avatars/avatar17.jpg
elham sadat در تاریخ : 1390/6/5/6 - - گفته است :
salaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaam )

/weblog/file/img/m.jpg
elham sadat در تاریخ : 1389/12/13/5 - - گفته است :
salam.khobi?
veblagam b ruze.
umadam vebeto didam.rastesh nashod benazaram.
montazeretam.

/weblog/file/img/m.jpg
najme در تاریخ : 1389/12/5/4 - - گفته است :
سلام. وبلاگ زیبایی دارید.
لینک شدید.

/commenting/avatars/setaya-387083.jpg
zahra در تاریخ : 1389/11/30/6 - - گفته است :
امروز صفحه ی خالی زندگی ام پر شده بود



دیگر از هیچ كس نمی ترسیدم



گفتنی ها را حرف زدم



كودكی ها رو مرور كردم



و زمان فراموش شد



كنار مهربانی تو مهربانی من هیچ بود



همه چیز ارام بود حتی نفس های من و تو ...



حتی دل ها هم قدرت این یكی شدن را نداشتن



من حس می كردم با تو و كنار تو هستم



نه هزاران كیلومتر دور از تو



امروز باز هم دلتنگی را تجربه كردم



خیلی وقت بود حس دل تنگ شدن نداشتم



زیرا همیشه دل تنگ بودم



امروز خنده هایم بلند بود



و قلبم پر از شادی



انگار نه انگار رختخوابم خیس از اشك بود



كاش می شد هر لحظه با تو بود و با تو خندید



كاش زندگی دو صفحه داشت



صفحه ی اول تو صفحه ی دوم من



وهیچ كس خلوت صفحه ها را به هم نمی ریخت



وكیبورد هم كار دل را می كرد



كاش زندگی فقط همین بود فقط همین



كاش می شد حرف ها رو شست تا صادق می شدن



كاش می شد اعتماد را تزریق كرد



تا هركس را دوست داری اعتمادش را جلب كنی



كاش می شد فاصله را از بین برد



تا یك شهر به یك قدم تبدیل می شد



اما سخت تر از این ها گفتن دوباره دوستت دارم است



و باور این كه كسی دوستت دارد



كاش می شد همه چیز را باور كرد



حتی خیال های پوچ كودكانه را ...



اما كاش می شد هیچ چیز خیال نبود



كاش می شد همه چیز را به واقعیت نزدیك كرد



كاش همه چیز حقیقت داشت



حتی یك عشق مجازی
پاسخ:چند بار ميفرستي؟!!!!!

/commenting/avatars/setaya-132941.jpg
zahra در تاریخ : 1389/11/30/6 - - گفته است :
امروز صفحه ی خالی زندگی ام پر شده بود



دیگر از هیچ كس نمی ترسیدم



گفتنی ها را حرف زدم



كودكی ها رو مرور كردم



و زمان فراموش شد



كنار مهربانی تو مهربانی من هیچ بود



همه چیز ارام بود حتی نفس های من و تو ...



حتی دل ها هم قدرت این یكی شدن را نداشتن



من حس می كردم با تو و كنار تو هستم



نه هزاران كیلومتر دور از تو



امروز باز هم دلتنگی را تجربه كردم



خیلی وقت بود حس دل تنگ شدن نداشتم



زیرا همیشه دل تنگ بودم



امروز خنده هایم بلند بود



و قلبم پر از شادی



انگار نه انگار رختخوابم خیس از اشك بود



كاش می شد هر لحظه با تو بود و با تو خندید



كاش زندگی دو صفحه داشت



صفحه ی اول تو صفحه ی دوم من



وهیچ كس خلوت صفحه ها را به هم نمی ریخت



وكیبورد هم كار دل را می كرد



كاش زندگی فقط همین بود فقط همین



كاش می شد حرف ها رو شست تا صادق می شدن



كاش می شد اعتماد را تزریق كرد



تا هركس را دوست داری اعتمادش را جلب كنی



كاش می شد فاصله را از بین برد



تا یك شهر به یك قدم تبدیل می شد



اما سخت تر از این ها گفتن دوباره دوستت دارم است



و باور این كه كسی دوستت دارد



كاش می شد همه چیز را باور كرد



حتی خیال های پوچ كودكانه را ...



اما كاش می شد هیچ چیز خیال نبود



كاش می شد همه چیز را به واقعیت نزدیك كرد



كاش همه چیز حقیقت داشت



حتی یك عشق مجازی
پاسخ:خشنگ بووووووووود مر30


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: